عبور

سلام علیکم و رحمت الله و برکاتو

خوبید که انشالا ؟ منم خوب و خوش و خرمم

این روزا تیتر روزنامه ها و خبرهای اخبار همش مربوط میشه به توافق هسته ای . اونایی که منو میشناسن میدونن که من حسابم با مذهب و سیاست صاف شده . یعنی کار به کار هم نداریم ٬ اونا اون ور جوب من اینور جوب . همه خوبن ٬ چه راستیا چه چپیا ٬ همه راست میگن چه امریکاییا چه ایرانیا و ...

و اینم بگم که انرژی هسته ای حق من نیست ٬ چند ساله بخشیدم . بودن انرژی هسته ای نه برای من مهمه و نه تاثیری در زندگیم داره .

خب اما بهرحال گویا این توافق حاصل شده. موضوع اینجاس که کشورای قدرتمند خودشون بمب اتم دارن اما میگن شما نداشته باشید . داشتن بمب اتم یک گذار غیرمجازه . یعنی نباید بمب اتم داشت . اما بعضی کشورها از این گذار غیرمجاز عبور میکنن .

ما آدما گاهی اوقات در زندگی بمب اتم میسازیم ٬ یعنی از گذارهای غیرمجاز عبور میکنیم .

اگه یادتون باشه تو وبلاگی که بلاگفا رید توش راجع به تراز انرژی نوشته بودم . گفتم که الکترون به دور هسته اتم در مدارهای مختلف با سطوح متفاوت انرژی میچرخه و برای اینکه این مدارها عوض شه باید انرژی بگیره یا انرژی از دست بده . یادتون هست ؟ اگه نیست بگید .

حالا عوض کردن بعضی از این مدارها برای ما غیرمجازه . یعنی ما اجازه نداریم به بعضی از این مدارها بریم . گذارهای غیرمجاز کارهایی هستن که برای ما ضرر دارن . مثلا خیانت به همسر یک گذار غیر مجازه .

ما همیشه برای عبور از گذارهای غیر مجاز بهای زیادی میدیم . بهایی بیشتر از ارزش واقعی .  دقیقا مثل ایران که برای بدست آوردن انرژی هسته ای بهای زیادی پرداخت کرد و سالها در شرایط تحریم بود .

انسان معمولا سراغ منبع انرژی میره و اهمیتی به نوع انرژی نداره ٬ همینکه انرژی باشه جاذبه بوجود میاد . گذارهای غیرمجاز میدان انرژی دور خودشون ایجاد میکنن و این باعث کشش ما به اون سمت میشه .

حالا ما هرچی تعادل بیشتری داشته باشیم بیشتر به سمت گذارهای مجاز میریم و هرچی نامتعادل تر باشیم بیشتر به سمت گذارهای غیرمجاز میریم . آدمی که مشروب خورده رو تصور کنید ٬ اصلا در شرایط متعادل نیست و هر لحظه از گذارهای غیرمجاز عبور میکنه . حرفای نامربوط میزنه ٬ چرت و پرت میگه ٬ معاملات سنگین میکنه ٬ سرعت زیاد میره و ..‌.

اینا یعنی عبور از مسیر اشتباه . 

ایشالا که همه در تعادل باشیم و از گذارهای مجاز عبور کنیم . من دو تا سفر پشت هم دارم برای شرکت در یک دوره آموزشی و یک سمینار . نمیدونم دسترسیم به نت در چه وضعیه اما سعی میکنم هفته یکبار خدمت برسم .

فعلا خداحافظ


مدیتیشن ۲

سلام عرض میکنم. امیدوارم خوب باشید . منم خوبم و همه چیز تحت کنترله . اینکه همیشه میگم خوبم به این معنی نیست که غصه و مشکل ندارم ٬ چرا منم آدمم ٬ مشکل دارم ٬ غم دارم ٬ دلم میگیره و ... اما میدونم که اینها میگذره و روزهای خوب میرسن . 

نمیدونم مدیتیشن رو امتحان کردید یا نه . 

ذهن انسان ی جوریه . چجوری ؟ اینجوری که بخشیش مربوط میشه به افکار منفی و شیطانی و بخش دیگش افکار مثبت و الهی . این دو بخش همیشه در حال نبرد هستن . بخش منفی ذهن از سکوت و آرامش بدش میاد . دوست نداره شما مدیتیشن کنید . دوست نداره تمرکز و آرامش داشته باشید . این خاصیت ذهنه .

برای همین هروقت شما قصد تمرکز و یا سکوت ذهن داشته باشید به بهانه های مختلف وارد عمل و ایجاد اختلال میشه . مثلا ی بار امتحان کنید و قصد کنید که متمرکز شید ٬ بخش منفی ذهن وارد میشه و اول دماغتون میخاره بعد ... میخاره ٬ عطسه میکنید ٬ سرفه میکنید و ... . همه اینا کار بخش منفی ذهنه که میخواد به ی ترتیبی برینه تو آرامش و سکوت ذهنی آدم .

تنها راه مبارزه با این موضوع کم محلی کردن و اهمیت ندادنه . یعنی اگه موقع مدیتیشن دماغت خارید باید کم محلی کنی تا دست از سرت برداره .

از  اینا که بگذریم ٬ دومین روش مدیتیشن در فضای بازه . اون قبلی مربوط به فضای بسته بود و شما ورود و خروج هوا رو دنبال میکردید . این یکی مربوط به طبیعت و فضای بازه . تو طبیعت دیگه سکوت نیست و نمیشه هم کنترلش کرد . 

خب حالا باید چه کرد ؟ تو فضای باز چهارزانو بشینید و دستاتونو به حالت چین مودرا ( مثل عکس بالای وبلاگ من ) بگیرید . بعد بجای تمرکز کردن و دنبال کردن تنفس ٬ رو یکی از صداهای طبیعت تمرکز کنید . مثلا جایی هستید که صدای ماشین ٬ پرنده ٬ جیرجیرک و باد که میخوره به برگ درختا میاد .

خب ؟ حالا شما یکی از این صداها که خوشایندتونه رو انتخاب کنید و با چشم بسته تمام تمرکز و حواستونو بدید به اون صدا . مثلا صدای برگ درختارو انتخاب کنید و فقط و فقط به اون صدا توجه کنید . کم کم و بعد از چند دقیقه شما دیگه هیچ صدایی نمیشنوید بجز همون یک صدا . یعنی انگار صداهای دیگه قطع میشه . بعد از ی مدت شما دیگه به هیچ چیز و هیچ کس فکر نمیکنید و در لحظه اکنون قرار میگیرید .

خب اینارو که گفتم امتحان کنید و نتیجشو بهم بگید . امیدوارم کاربردی باشه .

مدیتیشن

سلام بر شما . من خوبم و امیدوارم شما هم خوب و روبراه باشید .

درود بر شما که تو پست قبل بهترین جوابو دادید . ببینید ٬ ما آدما گاهی زیادی مسئولیت پذیر میشیم و در واقع دچار عقده مسئولیت میشیم ( ترکیبی بهتر از این پیدا نکردم ) . عقده مسیولیت یعنی ما مسئولیت دیگرانو به دوش میکشیم . من اگر از جلوی اون ماشین کنار نمیرفتم با این کارم بار مسئولیت اون راننده رو به دوش میکشیدم . حالا عیبش چیه ؟ عیبش اینجاس که انرژیهام بیخود و بی جهت هدر میره . بار مسئولیت دیگرانو بدوش نکشید ٬ حتی مشق بچه هاتونو هم ننویسید . ی جمله از من یادگار داشته باشید : تا کسی ازتون کمک نخواسته ٬ کمکش نکنید .

خب بگذریم ٬ بریم سراغ موضوع جذاب مدیتیشن .

برای اینکه راجع به مدیتیشن بگم اول باید راجع به ذهن حرف بزنم. البته در وبلاگ فقید بلاگفا مفصلا راجع به ذهن نوشته بودم اما لازمه اینجا بگم .

قبلا گفتم ( شاید بیشتر از ۱۰۰ بار ) که انرژی دقیقا مثل پوله . یعنی با کار و زحمت درمیاد ٬ میشه خرجش کرد ٬میشه پس اندازش کرد ٬ میشه دزدیدش و ... دقیقا عین پول .

حالا مسئول برنامه ریزی و مدیریت خرج کردن انرژی در انسان چیزیه به اسم ذهن . ما آدما فکر میکنیم فکر کردن مجانیه و هزینه ای نداره در صورتی که فکر کردن از ما انرژی میگیره و چون گفتیم انرژی مثل پوله پس فکر کردن رایگان نیست. حالا اگه ما به مسائل مثبت فکر کنیم درست مثل اینه که پولامونو سرمایه گذاری کردیم اما اگه به موضوعات بیهوده فکر کنیم انگار پولامونو ریختیم دور .

ذهن دقیقا مثل مجلس شورای اسلامی عمل میکنه . مجلس کارش تعیین بودجه و میزان مخارج کشوره . ذهنم کارش اینه ٬ ذهن تعیین میکنه که چه مقدار انرژی صرف چه کاری بشه . 

ذهن از صبح شروع به کار میکنه و انرژیهای مارو خرج میکنه ٬ با فکر کردن به آینده و به گذشته بخش زیادی از انرژیهای مارو میگیره . حالا ما ی راه داریم برای اینکه برای مدتی ذهن رو بذاریم رو حالت استند بای ٬ یعنی از خرج شدن انرژیهامون جلوگیری کنیم و به ذهنمون ی استراحت بدیم . درست مثل تعطیلات مجلس . و اون راه چیزی نیست جز ٬ مدیتیشن یا مراقبه .

اینجا دارم به ی زبونی مینویسم که تو هیچ کتابی ننوشته . مدیتیشن به زبون ساده یعنی من کاری کنم که ذهنم نه در آینده باشه و نه در گذشته و فقط و فقط و فقط در لحظه اکنون باشه . به هیچی فکر نکنه . وقتی شما بتونید برای مدتی هرچند کوتاه ذهنو خالی کنید ناخودآگاه ذخایر انرژیتون شارژ میشه و عملکرد ذهن به طرز باور نکردنی بالا میره .

مدیتیشن  متد ها و انواع زیادی داره که سعی میکنم متدهایی رو که تجربه کردم رو بگم اما فعلا میخوایم از ساده ترین اما پرکاربردترین شیوه بگیم .

اگر در فضای بسته هستید ٬ سعی کنید نهایت سکوتی رو که میتونید بوجود بیارید . نمیگم برید تو کمد ٬ اما سعی کنید ساعت ٬ موبایل و کولر و ... صدا ایجاد نکنن . ی جا بشینید ٬ یا بخوابید ٬ اصلا پوزیشنتون مهم نیست اما بهتره چهارزانو بشینید و دستاتونو بحالت چین مودرا بگیرید ٬ درست مثل عکسی که بالای سمت راست وبلاگه منه . حالا سعی کنید به تنفستون توجه کنید . همین . به همین سادگی . در ذهنتون تجسم کنید که مقداری هوا از راه بینی وارد ریه میشه و شکم شمارو باد میکنه و دوباره با بازدم از طریق بینی خارج میشه . نفس رو دنبال کنید . از بینی دنبالش کنید تا شکمتون باد شه و مسیر برگشت رو هم از شکم دنبال کنید تا خارج شه.هیچ کاری لازم نیست بکنید . فقط به ورود و خروج هوا توجه کنید . 

گفتم که ذهن برای مدتی نباید به چیزی فکر کنه ٬ درسته ؟ خب برای اینکه این اتفاق بیوفته و برای شروع شما باید بجای فکر کردن به صدتا موضوع که تو ذهنتون هست به یک موضوع فکر کنید و اون دم و بازدم شماست . بعد از ی مدت این توانایی رو پیدا میکنید که بدون توجه به تنفس ذهنتون رو خالی کنید .


مدیتیشن یعنی همین . یعنی شما بتونید به ی روشی ذهن رو به سکوت ببرید . حالا هرچی این سکوت طولانی تر باشه بعدش آرامش و حال خوش بهتری نسیبتون میشه .

نمیدونم گرفتید یا نه ؟

سلام و درود

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه و برنامه های زندگیتون مرتب اجرا بشه .

دیگه ماه رمضون داره نفسای آخرو میزنه ، پیشاپیش عید فطرو تبریک میگم . من ی مسافرت کاری داشتم که حدود 15 روز طول کشید . برگشتم و حالمم عالیه .

میوه های تابستونی اومده و من دارم خودمو خفه می کنم . شلیل ، سیب گلاب ، آلو و گیلاس و ... شکر خدا بخاطر نعمتهاش .سعی کنید شام بحای سالاد و غذا میوه بخورید .

میوه خوردن باعث میشه شما جسمتون پایدار بشه . یعنی چی ؟ یعی اینکه اگر اتفاقی درون بدنتون بیوفته ویتامینها و مواد مغذی میوه شما رو به حالت قبل برمیگردونه . میوه بدن روقوی و پایدار می کنه و این یعنی قدرت مبارزه با بیماریها بالا میره  و ی جورایی بدن متعادل میشه .

این پایداری و تعادل علاوه بر جسم باید در درون انسانن هم باشه . توپست قبل راجع به غم و مشکلات نوشتم و اینکه میشه از سختی ها استفاده کرد و تبدیل به خرما شد . ببینید ، اگر انسان بتونه پایداری در خودش بوجود بیاره ، یعنی مثل فنر که بعد از کشش دوباره سرجای اولش برمیگرده ، بعد از مشکلات و غمها دوباره سرجای اولش برگرده و خودش رو احیا کنه میتونه تبدیل شه به خرما و در واقع به تعادل برسه . 

آدما یا پایدار هستن ، یا ناپایدار و یا بی تفاوت . کسی که پایداره ، بعد از حمله مشکلات برمیگرده سرجای اولش . اما کسی که ناپایداره ، مثل جسمی که میوه نخورده ، بعد از حمله غمها و مشکلات وارد تاریکیها میشه و روز به روز افت میکنه و میشه مثل خار. مثل کسی که شکست عشقی میخوره و بعدش میره معتاد میشه یا خودکشی میکنه .

اما اونایی که بی تفاوت هستن ، اصلا براشون اهمیتی نداره . مثل گونی سیب زمینی هستن ، نه رشدی می کنن و نه افتی . درجا میزنن . اینا معمولا تو زندگی هیچ گهی نمیشن. حالا اون چیزی که باعث میشه انسان پایدار بشه و در برابر مشکلات بازگشت پیدا کنه اسمش هست ایمان . 

ایمان باعث شکلگیری امید در انسان میشه . ایمان میتونه انسانو از رکود دربیاره و موتور تولید انرژی رو در انسان روشن کنه . ایمان یعنی اینکه شما چیزیو نبینی اما اطمینان داشته باشی وجود داره .  شما وقتی به مشکل برمیخورید اگر ایمان داشته باشی که روز خوب میاد ٬ حتی با اینکه اون روزو نمیبینی اما مطمئن باشی که مشکلات حل میشه و روزهای خوب از راه میرسه .

نمیدونم منظورمو درست منتقل کردم یا نه .

نمیدونم چرا کامنتای طولانی که براتون میفرستم ارسال نمیشه . اگر کامنتام اومده بهم بگید ‌.

تعطیلات خوش بگذره .فعلا خدا نگهدار 


بعدا نوشت : ی سوال میکنم میخوام بدونم که این مطالبی که نوشتم و شما خوندین آیا بار آموزشی هم داشته یا فقط خوندین و رد شدین . ی جورایی امتحان پایان ترمه

بزرگراه همت یکی از بزرگترین و اصلی ترین راههای شهر تهرانه که شرق و غرب بهم متصل میکنه . حداکثر سرعت در این بزرگراه ۱۰۰ کیلومتر در ساعته و البته اگر بیشتر از ۱۰۰ بریم با دوربینهای کنترل سرعت عکس میندازن و برگ جریمه میاد دم خونه .خب ٬امروز من داشتم با سرعت ۱۰۰ تا تو لاین سبقت حرکت میکردم. ی ماشین اومد پشتم و شروع به چراغ و بوق زدن کرد .

من سه عکس العمل میتونستم نشون بدم ٬ 

یا از جام تکون نخورم  و بذارم اون یارو انقد بوق و چراغ بزنه که جر بخوره .

یا اینکه سرعتمو زیاد کنم و ازش فاصله بگیرم

یا اینکه بیام کنار و اجازه بدم اون با سرعت بالای ۱۰۰ حرکت کنه و جریمه بشه و یا خدای نکرده تصادف کنه و اصلا به سلامتش فکر نکنم .


خب ٬ بنظر شما بهترین عکس العمل کدومه ؟ من کدوم یک از این کارارو باید میکردم ؟ جواب بدید

خرما

سلام . امیدوارم اوضاع و احوالتون خوب و روبراه باشه . من خیلی خوبم . همه چیز طبق برنامه پیش میره و تحت کنترله .

به نیمه ماه رمضون رسیدیم و براتون آرزوی قبولی طاعات و عباداتو دارم .

یکی از مواد غذایی که تو ماه رمضون خیلی مصرف میشه خرماست . خرما نه فقط به عنوان یک میوه ٬ بلکه در واقع ی غذا محسوب میشه . یعنی اگر شما فقط خرما هم که بخورید میتونید سلامت بمونید و زندگی کنید .

خرما بینظیر ترین غذا برای بدست آوردن انرژیه و و کالریش نسبت به قند خیلی کمتره و برای خوردن چای پیشنهاد میشه . خرما کلکسیونی از انواع ویتامین و مواد معدنیه . خرما پروتئین و چربی سالم داره . میتونید خواصشو تو اینترنت مطالعه کنید .

اما واقعا چرا خرما انقدر پر خاصیت و مفیده ؟ 

خرما در شرایط سخت و بدترین نوع آب و هوا پرورش داده میشه . جنوب ٬ هوای گرم و آب شور و ...

خرما در محرومیت مطلق کشت میشه. ما هیچ میوه ای رو نداریم که اندازه خرما محرومیت بکشه و اندازه خرما پرخاصیت باشه .

اینارو گفتم که به اینجا برسم . این جریان در مورد انسان هم به همین شکله . یعنی محرومیت در انسان ممکنه انسان رو تبدیل به خرما کنه . من تو وبلاگی که تو بلاگفا داشتم ی پست راجع به انهدام ساختار نوشتم . محرومیت میتونه ساختار انسانو منهدم کنه . حالا اینجا ۲ تا اتفاق میتونه بیوفته :

۱ . انسان تبدیل بشه به خرما و جهش کنه و بزرگ و قدرتمند بشه 

۲. انسان میتونه تبدیل بشه به خار . بی خاصیت و بدردنخور . خار هیچ خاصیتی نداره . حتی به درد سوزوندن هم نمیخوره چون دود میکنه .

پس محرومیت و سختی در انسان به ۲ شکل عمل میکنه ٬ یا مثل خرما قوی و پرخاصیت یا مثل خار بدردنخور .

غم هم به همین شکل عمل میکنه . یعنی غم سنگین ٬ غمی که کمر آدمو خم میکنه میتونه پله ای باشه برای جهش و پیشرفت .

پس نباید تصور کرد که غم فقط نابود کنندس . نه ٬غم بزرگ میتونه مقدمه صعود باشه . اینکه شما بتونی هوشیار باشی و تلاش کنی تا خودتو احیا کنی ٬ این باعث میشه پیشرفت کنی .

من برای همتون از خدا صبر میخوام و آگاهی . چون انسان در سایه آگاهی میتونه از غم و محرومیت استفاده کنه و تبدیل به خرما شه و اگر آگاهی نباشه برعکس تبدیل به خار میشه .