اختیار

سلام عرض میکنم خدمت همه مخاطبین جان . امیدوارم خوب باشید . من خوبم و همه چیز تحت کنترله .

در دو هفته گذشته من برای شرکت در یک کارگاه تخصصی که مرتبط با رشته تحصیلیم و شغلمه به اتفاق ۵ تا از همکارها به یک سفر رفتیم . ۲ تا خانوم بودیم و ۴ تا آقا . تو هتل اتاقهای دو نفره گرفتیم . سفر علاوه بر ماموریت کاری به تفریح هم پرداختیم .

چند روزی که از سفر گذشت احساس کردم زیاد حالم خوب نیست و احساس خوبی در کنار همکارا ندارم .

خیلی نشستم با خودم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که تو این مدت و بخاطر داشتن ۵ تا همسفر اختیارم ازم گرفته شده . این بهانه ای شد تا راجع به اختیار بنویسم .

من زندگیم ی نظم خاصی داره ٬ سر ساعت میخوابم سر ساعت بیدار میشم سر ساعت غذا میخورم ٬ ی غذاهای بخصوصی میخورم ٬ ی ساعتهایی به ورزش اختصاص داره و سر ی ساعتهایی مدیتیشن میکنم ٬ مطالعه و درس خوندنم ساعت بخصوصی داره و همه اینها هر روز با نظم اجرا میشه . اما تو این ۱۰-۱۵ روز بطور کلی همه اینها بهم خورده بود و در حقیقت من اختیار کامل زندگیمو نداشتم . نمیتونستم اون جور که دلم میخواد عمل کنم ٬ جایی که میخوام برم و چیزی که میخوام بخورم .

ببینید ٬ من فکر میکنم بزرگترین نعمتی که به انسان داده شده و یکی از وجوه تمایز انسان و حیوانه وجود اختیار در انسانه . انسان موجودیست ذاتا مختار و این تفویض اختیار از جانب خدا انجام شده . انسان خلیفه الله . یعنی جانشین خداوند بر روی زمینه . در کلام الله بارها و بارها به صراحت از اختیار انسان صحبت شده .  

خب حالا این اختیار که دارم ازش حرف میزنم واقعا چی هست و کارکردش چیه ؟ 

ما ۲ پیامبر داریم . پیامبر درونی که اسم دیگش عقله و پیامبران بیرونی که انسانهایی بودند رستگار و منتخب از جانب خدا ٬ مثل رسول اکرم . خدا بر اساس و به اعتبار این دو پیامبر به انسان اختیار داده ٬ یعنی گفته من به شما پیامبر نازل کردم و عقل دادم . حالا دیگه خودت میدونی ٬ میخوای راه راست برو میخوای راه کج .

خوب گوش کنید فقط دارم بر اساس آیات قرآن حرف میزنم و بس . 

اختیار انسان از جانب شیطان هم محترم شمرده شده . همیشه از قدیم بهمون میگفتن ٬ شیطون گول میزنه . اتفاقا دقیقا درست میگفتن . شیطان گول میزنه چون انسان اختیار داره و تا گول نخوره به راه کج نمیره . 

اصلا موضوع آدم و حوا هم همین بحث اختیاره . خداوند میتونست شجره خبیثه رو خلق نکنه اما خلق کرد و به آدم گفت به تو فرمان میدم به این شجره خبیثه دست نزن ولی میتونی دست بزنی و میتونی نافرمانی کنی . شجره خبیثه در واقع یک نماد یا یک مثاله برای نشون دادن و اثبات اختیار در انسان .

خب بگذریم .

گفتیم که خداوند دست انسان رو باز گذاشته و گفته این خوبه این بده حالا دیگه خودت میدونی ٬ حتی در مسئله دین .بذارید شیفت کنم به آیه معروف لااکراه فی الدین « در دین اجباری نیست» ٬اما نکته مهم اینجاست که در ادامه این آیه گفته شده؛ قد تبین الرشد من الغی یعنی« راه گمراهی از راه راست مشخص شده» . پس خدا همینجوری اختیار نداده . اگه اختیار داده نقشه راه هم ترسیم کرده .راهو از بیراهه توسط همون دو تا پیامبر نشون داده و بعد گذاشته به عهده خودمون . یعنی حق انتخاب داده . من میتونم افسردگی رو انتخاب کنم ٬ میتونمم شادی انتخاب کنم . میتونم دزدیو انتخاب کنم و میتونم شغل شرافتمندانه رو انتخاب کنم .

همه اینارو گفتم که با مسئله اختیار بیشتر آشنا شید . اما برمیگردیم به سفر کاری من . گفتم که در این سفر اختیار از من سلب شده بود . یادتون باشه ٬ ناراحت کننده ترین اتفاق برای ما انسانها اتفاقهاییه که در اونا به نوعی اختیار از ما گرفته شده . بشینید ی ذره به اتفاقهای بد زندگیتون فکر کنید . تو همش از شما سلب اختیار شده .

میگن عروس با مادر شوهر بده ٬ آره بده چون مادر شوهر همیشه میخواد اختیارو از عروس بگیره .

گاهی اوقات وقتی اختیار مسائل حتی کوچیک زندگی از ما گرفته بشه ی فاجعه بزرگ رخ میده . تصور کنید اختیار ادرار از شما گرفته شه ٬ راه میرید و میشاشید به همه جا . اختیار خوردن از خیلیا گرفته میشه و دچار چاقی میشن و ... خیلی مسائل دیگه .

اختیار بزرگترین خصوصیت انسانه . حیوان اختیار نداره ٬ عقل داره هاا ٬ هرکی گفته حیوان عقل نداره بیخود گفته . حیوان عقل داره اما اختیار نداره . پس سعی کنید اختیارتون رو محترم بشمارید و اختیار دیگران رو هم همین طور . به بچه ها اختیار بدین و بذارین خودش انتخاب کنه . راهو بهش نشون بدید اما انتخاب رو به عهده خودش بذارید . هیچوقت بجای کسی تصمیم نگیرید چون انسان اختیار داره .

بذارید آخر پست ی دعای خوب بکنم ٬ 

خدایا ٬ اختیار مارو ازمون نگیر .

الهی آمین

نظرات 12 + ارسال نظر
موج سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 15:00 http://delnevashtehae1moj.mihanblog.com/

مطلب اختیار جالب بود

سحرالف سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 09:07 http://sin-alef.blogsky.com

اختیار؟
یعنی به خاطر محدود شدن اختیاراتم من از مهمون بیزارم؟

آره . میتونه دلیلش این باشه . اگه مهمون نباشه تو هر لباسی میتونی بپوشی و هر غذایی میتونی بخوری اما حضور یک یا چند مهمون اختیارو از تو میگیره

امین یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 16:10

نه بابا شما تاج سری ت
عریف بود

خب خیالم راحت شد

Medico یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 10:26 http://amnesia.blogsky.com

Ajab ruei dari shoma
To baese tavahomatam shodi

سمانه یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 02:18

سلام میلاد جان
این بلاگفا که کلا حال ما روگرفت و من کلا گیج شدم و دیگه خیلی کم دستم به نوشتن میره .
هرچند ،همون موقع هم دلی نمیرفت که الان دستی بره : )
اما درباره کم پیدا بودن ،نکنه چی؟! قرار بوده چی بشه مگه ؟ :)
راستش
من از بعد عید دائم در رفت و آمدم .
از مرداد به اینور هم که تقریبا هر هفته تهرانم .اتفاقا دقیقا زمانی که برام این آخرین کامنت رو گذاشتی ، تهران بودم و جلسه داشتیم :)
اتفاقا به یادت هم بودم امروز ، و یه کاری هم هست که حالا بعد درموردش با شما صحبت میکنم ،ببینیم میشه از شما هم یه کمکی گرفت یا نه .
خلاصه اینکه دلتنگ شوخی های جدی و جدی ها یپر از شوخی شما هستیم :)
قربانت سمانه
کامنتم بیشتر شبیه نامه شد!
خلاصه اینکه ملالی نیست جز دوری شما مثلا خیلی دلم برات تنگ شده

سلام
امیدوارم حالت خوب باشد .
به امید دیدار
دوستدار شما میلاد

مدیکو شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 23:34 http://amnesia.blogsky.com

من چندین بار برای تو کامنت گذاشتم همین اتفاق افتاده
جالبه که فقط همینجا تو وبلاگ تو این پیش میاد! وقتی واسه تو کامنت گذاشتم میخونم احساس میکنم توهم دارم

دیگه والا خودت میدونی و توهماتت

امین شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 21:59

اگه بهت برنمی خوره بابات واقعا راست گفته باید می رفتی آخوند می شدی چون واقعا خوب زر می زنی یعنی این آخوندا هم من ندیدم اینقدر خوب توضیح بدن این چیزا رو
فوق العاده زیبا بود مرسی از این پست شفاف و جذاب

الان با این کامنتت از من تعریف کردی یا ریدی بهم ؟ دقیقا متوجه نشدم

محیا شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 10:38

سلام روز بخیر
بسیار عالی .......
یه لحظه دوست داشتم جای یکی از همسفرتان باشم
سفر با جناب دکتر باید سرشار از آموزش باشه

نه اتفاقا
تو‌ سفر بیشتر میخندن از دستم تا آموزش بگیرن

مریم جمعه 30 مرداد 1394 ساعت 23:52 http://hezartoyekhyal.blogfa.com/

سلام. ..بله سفر خیلی خوبه ...منم مثل شما هستم و الان که مدت سفرم طولانی شده ی مقداری به هم ریختم ...دوست دارم زودتر برگردم خونه و اتاق خودم ...و برنامه های خودم را انجام بدم ..اما گهگاه خوبه ...آدم خودش را با شرایطی. .دیگر تطبیق بدهد. . من هفته ی آینده جمعه بر میگردم ایران....خوش باشید

سفر بخیر

مدیکو جمعه 30 مرداد 1394 ساعت 22:41

درک نمیکنم... تو بازم برای بار چندم نظر منو ویرایش کردی
غلط کردم نظر گذاشتم
واقعا که

عجب گیری کردیم از دست تو
آخه خواهر من ٬ عزیز من ٬ اصلا مگه بلاگ اسکای امکان ویرایش نظر داره ؟

شاد جمعه 30 مرداد 1394 ساعت 22:06 http://nimeye2vom.blogsky.com

ببین با نظم زندگی کردن خوبه .من خودمم همینجوریم همه چی راس ساعت . ولی بعضی وقتا این نظم خسته کننده میشه و میشه مث پادگان . ی وقتایی خوبه که این نظم بهم بریزه و ی تنوعی ایجاد بشه .

ویدا جمعه 30 مرداد 1394 ساعت 18:51 http://vida2251.blogsky.com

سلام
تو کارهای گروهی باید از قبل خودمون رو آماده کنیم تا اراده خودمون رو سازگار با خواست گروه کنیم .
ولی بعد از اینکه به زندگی عادی برگشتیم می تونیم یه یه هفته ای بریم تو ریکاوری

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.