پیامک

سلام علیکم و رحمت الله و برکاتو

انشالا که حال همه دوستان خوبه . منم خوبم .

الان که در خدمتتون هستم تازه از سرکار اومدم و یک لیوان ( لیوان بزرگ ) چای تازه دم ایرانی ( لاهیجان ) با چند تا انجیر خشک جلومه و دارم آهنگ "فردا تو می آیی" رو از هوشمند عقیلی گوش می کنم . تاکید می کنم حتما چای ایرانی بخورید و از عطر واقعی چای لذت ببرید .انجیر خشک هم بهترین شیرینی برای خوردن چاییه . چون هم خوشمزس و هم گلایسمی ایندکس خیلی کمی داره . گلایسمی ایندکس یک شاخص مهمه که در تغذیه حتما باید بهش توجه کنید ولی من الان حالشو ندارم توضیح بدم ، خودتون برید راجع بهش بخونید .

بشدت هم هوس آش رشته کردم و هیچ خری نیست که واسم بپزه . خاک بر سر هرچی دوست دختره که آش رشته پختن بلد نیست .

این چند وقت مشغله کاری داشتم و کمتر سر زدم . البته با اکثرتون از طریق شبکه های اجتماعی در اارتباط هستم . 

امروز از صبح تا عصر 15 تا اس ام اس تبلیغاتی برام اومد . امروز داشتم به متن اس ام اسا دقت می کردم ، دیدم اکثرش حول یکسرری موضوعات میچرخه . سمینار نگرش مثبت ، جشن بزرگ انرژی مثبت با استاد موفقیت ایران ، دوره برند سازی شخصیت بابک نمی دونم چی چی ، کسب موفقیت و اعتماد بنفس توسط هولاکو خان ( ی همچین اسمی داشت یارو ) و .... کلی اس ام اس از این دست .

خب من همیشه اینارو نخونده پاک می کنم چون معتقدم این سمینار ها و جشنها ... شعری بیش نیست و در واقع ی جور کیسه دوختن برای جیبه مردمه . اما امروز ی کارکرد مفید برای این اس ام اسا پیدا کردم . 

وقتی این پیامکا میاد خوبه که به موضوعش دقت کنیم ، قرار نیست تو این کلاسها و سمینارها شرکت کنیم اما می تونیم ی نگاهی به درون خودمون بندازیم . ببینیم آیا تو این موضوع گره ای تو شخصیتمون داریم یا نه . اگه داریم راجع به برطرف کردنش اقدام کنیم ( نه با شرکت تو اون سمینار ) ولی اگر اون گره در درونمون نیست خدارو بخاطرش شکر کنیم . در واقع این اس ام اسا حکم یک آلارم برای ما دارن. مثلا اگر پیامک برگزاری سمینار اعتماد بنفس اومد ، اگر اعتماد بنفس نداریم می تونه یک زنگ خطر برامون باشه ولی اگر اعتماد بنفس داریم بعد از خوندن اون پیامک قلبا خدارو شکر کنیم .

از وقتی نگاهمو به این پیامکا عوض کردم نه تنها آزار دهنده نیستن بلکه از اومدنشون خوشحالم میشم .

من برم ی چایی دیگه بریزم که عجیب داره میچسبه 

فعلا

استخر

سلام . انشالا که خوبید ؟ منم خوبم و خدارو بخاطر خوب بودنم شکر میکنم .

این روزا تقریبا ی کم سرم خلوت شده . حدودا ۱۰ - ۱۵ روز دیگه نهمین کنگره بین للمللی دانش اعتیاد شروع بکار میکنه و ما فعالان حوزه اعتیاد یک بار دیگه در سالن همایشهای رازی دور هم جمع میشیم .

سالهای پیش که من مقاله ارائه میکردم در رتبه بندی مقالات قرار میگرفت و حتی یکسال جایزه هم بهم دادن اما پارسال ی رتبه خیلی بالا و غیر قابل قبول کسب کردم . جالبه که امسال بابت مقاله بهم بیلاخ هم ندادن چه برسه به رتبه و جایزه و اینا ٬ حالا یا من دارم افت میکنم یا شعور هیئت داوران .

دیروز یکی از دوستام تماس گرفت و گفت که شب بریم استخر منم دیدم کاری ندارم و قبول کردم . خلاصه اینکه رفتیم استخر و مخلفاتش یعنی سونا و جکوزی. ( جاتون خالی ) البته اینکه میگم جاتون خالی بیشتر در حد تعارفه وگرنه من عمرا با هیچکدومتون نمیام استخر بجز یکیتون که آخر سر ی روز با خودم میبرمش استخر یا حموم .

من با تمام بچه پرو بودن و ورزشکار بودنم شنا بلد نیستم و تو استخر تو عمق زیاد نمیرم . ( خنده هم نداره ) خب فرصت نشده تابحال یاد بگیرم ٬ چیه مگه ؟ البته معتقدم درست مثل رانندگی که همه آدما باید بلد باشن شنا هم همه باید بلد باشن اما خب من بلد نیستم .

تو استخر که بودیم دوستم گفت چقدر میتونی زیر آب بمونی ٬ گفتم نمیدونم . گفت بیا امتحان کنیم . خب من سالها سیگار و مواد مصرف کردم و تقریبا ریه داغونی دارم اما قبول کردم . اون رفت زیر آب و من تایم گرفتم ٬ خیلی نفس داشت ٬ نزدیک ۲ دقیقه زیر آب موند . نوبت من شد و رفتم زیر آب . ۳۰ ثانیه بیشتر نتونستم دووم بیارم .

خب من تو این رقابت دوستانه شکست خوردم اما بعدش که رفتیم تو سونا به این اتفاق خیلی فکر کردم . فکر کردم که چرا اون این توانایی رو داره اما من ندارم . دیدم فقط زیرآب موندن نیست ٬ ما آدما خیلی باهم فرق داریم ٬ بعضیامون ی توانایی هایی دارن که بقیه ندارن . بعصیا پول دارن بعضیا ندارن و ...

میدونید داستان چیه ؟

داستان اینه که ما یکسری قوانین داریم که بر هستی حاکمه ولی ی سری قوانینم داریم که بر ذرات حاکمه . اگه بحث ساختار یادتون باشه گفتم که ذرات هستن که ساختار رو بوجود میارن . قوانین ساختار با قوانین ذرات فرق میکنن . یعنی چی ؟ یعنی اینکه قوانین حاکم بر هستی ( که یک ساختاره ) برای همه ما آدما یکسانه . یعنی آب استخر برای من و دوستم به یک شکل عمل میکنه ٬ اینجوری نیست که بگیم آب استخر به اون اکسیژن میده اما به من نمیده . آب ٬ آبه . واسه همه . یا مثلا ٬ جاذبه زمین برای همه انسانها به یک شکل عمل میکنه ٬ نمیشه گفت جاذبه برای ی نفر کمتره و برای ی نفر بیشتر . این جریانی که گفتم اسمش هست « عدالت » . اینجاس که میگیم خداوند عادل ترینه . اما گفتم که قوانین حاکم بر ذرات با قوانین حاکم بر هستی فرق داره ٬ قوانین حاکم بر ذرات رو ما خودمون تعیین میکنیم . یعنی اینکه آب استخر برای همه آدما یکسان عمل میکنه اما یکی مثل دوست من تمرین میکنه و شنا میکنه و میتونه ۲ دقیقه زیر آب بمونه ٬ یکیم مثل من میره سراغ مواد و سیگار و مشروب و میزنه ریه خودشو داغون میکنه . اینجاست که ما با عدم تعادل خودمون ٬ قوانین هستی رو زیر سوال میبریم . نکته جالب اینجاس ٬ قوانین حاکم بر هستی به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی تغییر نمیکنن و از بین هم نمیرن . یعنی شب همیشه روز میشه و روز هم همیشه شب  میشه و این موضوع غیرقابل تغییره اما قوانین ذرات تغییر میکنه و منی که شنا بلد نیستم و اگر بندازنم تو دریا غرق میشم میتونم شنا یاد بگیرم و قانون غرق شدنم رو تغییر بدم .

هزار تومن پول برای همه مردم ایران هزار تومنه ٬ این قانون ساختاره اما یکی گدا میشه و هزاریو رو هوا میزنه یکیم میلیاردر میشه و هزارتومن حکم کاغذ پاره داره واسش . 

پس هستی برای همه ما یکسان عمل میکنه و در حقیقت مفهوم عدالت خدا اینجوری تفسیر میشه . 

ما آدما هر کدوم در هر جایگاه و مرتبه ای که هستیم ٬ عینه عدالته ٬ عینه عدالت .

چند هفته ای بود که مرتب جمعه ها بروز میکردم اما چون دیشب این اتفاق افتاد گفتم امروز تا داغه براتون بگم .

براتون آرزوی موفقیت و شادکامی و شادابی و از این جور چیزا دارم .