عزت نفس

سلام ، ایشالا که خوب و خوش باشید ، منم به لطف خودم و خدا خوبم .

تو پست قبل ی خانومی واسم ی کامنت خصوصی گذاشته که :سلام، بعد از این توافق تاریخی‌ بر روی چهار چوب، نوبت به چه چیزی می‌رسد؟ اگر ما برای ایجاد صلح در منطقه با شرکای بین‌ مللی همکاری کنیم، سود بسیاری خواهیم بود و به نفع خودمان خواهد بود. این که ما در امور مربوط به سوریه، عراق و یمن به تنهایی پیش برویم بسیار مایوس کننده خواهد بود ...

راستش من نفهمیدم گوز چه ربطی داره به شقیقه و ارتباط کامنت ایشون با پست من چیه . اگه شما فهمیدید به منم بگید . من در مورد مسائل هسته ایه کشور فقط اینو می دونم که گویا ایران داره با امریکا ی مذاکراتی می کنه ، اینکه چی میگن و چی میشه و این توافق چه منافعی واسه کشور داره نه به من مربوطه و نه علاقمندم بهش فکر کنم . انرژی هسته ای حق من نیست ، یعنی من از حقم گذشتم .

خب بریم سر داستان خودمون . از شانس شروع کردم مطلب کشیده شد به اعتماد بنفس و ناخودآگاه رفتیم به سمت عزت نفس . می خوام بگم که موضوعات چقدر بهم مرتبط هستن .

عزت نفس و اعتماد بنفس با هم متفاوت هستن . اعتماد بنفس یعنی باور به توانایی ها و قابلیتها اما عزت نفس یعنی باور و ارزش به شخصیت . بخشی از اعتماد بنفس از محیط فراهم میشه ، یعنی اجتماع و خانواده در ایجاد اعتماد بنفس نقش دارن اما عزت نفس ی موضوع کاملا درونیه .مهم نیست که شما خوشگلی یا زشت ، پولداری یا فقیر ، اسکلی یا باهوش ، مهم اینه که چقدر از خودت راضی هستی ، چقدر خودتو دوست داری ، چقدر خودتو می بخشی و ...

اما عزت نفس ارتباط مستقیم داره با سطح انرژی . یعنی کسی که عزت نفس بالایی داره ، سطح انرژی بالایی هم داره . اما این سطح انرژی لزوما کیفیت انرژی نیست . قبلا گفتم سطح انرژی یعنی برآیند کمیت و کیفیت انرژی . کسی که عزت نفسش بالاست حتما کمیت انرژی بالایی داره اما ممکنه کیفیت انرژیش بالا نباشه . بستگی داره که به سمت کدوم یک از ویژگیها حرکت کرده باشه . ما به سمت هر چیزی حرکت کنیم انرژی هامون رو با همون چیز همراستا کردیم . اصلا مهم نیست که شما چه ویژگیهایی دارید ، مهم اینه که چه فعلی انجام میدید . اون جایی که شما انتخاب می کنید دست به عمل بزنید و در جهت یک تایپ یا ویژگی حرکت کنید و بهش انرژی بدید اونجا کیفیت انرژیتون مشخص میشه و اونجا معلوم میشه شما چه شخصیتی دارید.

عزت نفس خیلی حرف برای گفتن داره ، واقعا اینجا فرصت نیست همه چیز رو گفت اما مهمترین محصوله بی عزت نفسی ، ترس از دست دادن دیگرانه . ما وقتی عزت نفس نداشته باشیم ، وقتی خودمونو با ارزش ندونیم ، وقتی ایمان نداشته باشیم که اگر من نباشم دنیا  یک میلاد ، یک محیا ، یک امین ، یک طنین ، یک سمانه ، یک هرچی کم داره ، اون وقت دیگه از اینکه دیگرانو از دست بدیم نمی ترسیم بلکه دیگران از اینکه مارو از دست بدن می ترسن .

ما وقتی نمی تونیم رک باشیم ، وقتی حرف تو دلمون هست اما توان به زبون آوردنشو نداریم یعنی عزت نفس نداریم . رک بودن با بی ادب بودن و پررو بودن فرق داره هاا . نمی گم از فردا برید برینید به هیکل مردم که عزت نفس داریداا ، نه ، منظورم اینه که بتونید ابراز کنید خودتونو ، باور داشته باشید که ارزشمندید و دیگران باید هراس از دست دادن شمارو داشته باشن .

خب پس فهمیدیم احساس ترس یکی از محصولات بی عزت نفسیه . بی عزت نفسی دو تا محصول مهم دیگه هم داره ، احساس بی لیاقتی و احساس شرم . راجع به این دو تا صحبت نمی کنم ، خودتون راجع بهش فکر کنید ، کجاها این احساسها اومدن سراغتون ؟ کجاها احساس بی لیاقتی کردید ؟ کجاها احساس گناه و شرم کردید ؟ عزت نفس شما از همون نقطه آسیب دیده .

یادتون باشه ، چیزی که به شما قدرت میده ، نه زیباییه نه پوله نه زور بازو و نه صدای بلند ، اون عزت نفسه که به شما قدرت میده . قدرت میده که بپذیرید چه چیزهایی رو نمی تونید در خودتون تغییر بدید . عزت نفس به شما قدرت میده تا درون خودتون رو و اون چیزهایی رو که توان تغییرش رو دارید عوض کنید . اگر خواستید ازدواج کنید یا پارتنر انتخاب کنید ، به ثروت و قیافه و تحصیلاتش نگاه نکنید ، فقط ببینید چقدر عزت نفس داره . امتحانش کنید که چقدر برای خودش ارزش قائله چقدر خودشو دوست داره . کسی شمارو می تونه دوست داشته باشه که اول خودشو دوست داشته باشه .

 

پ ن :  امروز وسط حرفام ی چیزی گفتم که به کل پستهام می ارزید ، گفتم : اصلا مهم نیست که شما چه ویژگیهایی دارید ، مهم اینه که چه فعلی انجام میدید . اون جایی که شما انتخاب می کنید دست به عمل بزنید و در جهت یک تایپ یا ویژگی حرکت کنید و بهش انرژی بدید اونجا کیفیت انرژیتون مشخص میشه و اونجا معلوم میشه شما چه شخصیتی دارید . راجع بهش فکر کنید

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.