انرژی پتانسیل

سلام علیکم

من خوبم ، امیدوارم شما هم خوب و روبراه باشید .

تعطیلات داره به من خیلی خوش می گذره ، آشپزی می کنم ، به گلدونا میرسم ، یوگا می کنم ، با دوستام بیرون میرم ، کوه میرم و ... ، خلاصه عشق و حال می کنم مث بنز . روزه پاکسازی هم گرفتم اما نتونستم سه روز دووم بیارم ، این نشون میده که بخاطر کاهش وزن ضعیف شدم و باید ی تغییراتی تو غذاهام بدم .

هاله انرژی اطراف بدنم به طرز چشم گیری نازک شده بود ، بعد از پاکسازی ی مقدار بیشتر شد اما هنوز باید رو تغذیه کار کنم تا هاله انرژیم ترمیم و بزرگ بشه .

تو پست قبل گفتم که عید ی موضوع قراردادیه و با در کردن ی توپ و یا مثلا چرخش ی دور کامل زمین اتفاق خاصی در ما رخ نمیده ، کمااینکه سال نو برای مسیحیا وسط زمستونه و یا برای عربا اول محرم ، پس تغییر انسان ربطی به تغییر سال نو یا بهار نداره. تو پست قبل گفتم که نو شدن سال می تونه شروع یک تفکر باشه و می تونه آغاز پیدایش یک ساختار باشه ولی ممکنه این ساختار چند سال بعد ایجاد بشه .

خب حالا در ادامه پست قبلی بریم سراغ مبحث شیرین و جذابه انرژی . اولش ی مثال ملموس می زنم.

خانوما ی عادت پریودیک دارن که بهش میگن قاعدگی ، به این صورت که وقتی این پریود تکمیل میشه یکسری از سلولها خودشونو بازسازی می کنن و حتی عادتهای خلقیشونم تحت تأثیر قرار میدن . همه آدما ی عادت پریودیک در ساختار انرژی خودشون دارن با این تفاوت که در قاعدگی زمان مشخصه و ی خانوم اگه مشکلات جسمی و روانی نداشته باشه می دونه در چه تاریخی خونریزی داره اما این سیکل انرژیکی زمانش مشخص نیست .

بذارید اینطوری بگم ، من شروع می کنم به فعالیتهای روزمره ، مثلا درس می خونم ، کار می کنم ، بطور کلی زندگی می کنم و تبادل انرژی می کنم اما به جایی میرسه که تبادل انرژی من با اطراف کم میشه . دیدید بعضی وقتا حالتون بی جهت بد میشه یا مثلا دلتون میگره ؟ بعد ی تغییر خیلی کوچیک تو زندگیتون میدید و اوضاع از این رو به اون رو میشه . من چند وقت پیش زیاد میزون نبودم ، ضبط ماشینمو عوض کردم ، حالم تغییر فوق العاده ای کرد.

عوض کردن سیستم صوتی ماشین ، واقعا تغییری در حال انسان نمیده اما می تونه انرژی پتانسیل ایجاد کنه . شرط بوجود اومدن انرژی پتانسیل اینه که تغییر جایگاه داشته باشیم ، شما زمانی می تونید با شلنگ از یک ظرف به ظرف دیگه مایع رو انتقال بدید که یکی از ظروف بالاتر باشه ، اگه هم سطح باشن این اتفاق نمیوفته . اینو بسط میدیم به همه مسائل زندگی ، یعنی ما زندگی می کنیم ی جایی میرسه که دیگه انرژیهای ذخیره شده درونمون تموم میشن و ما مجبور به کسب انرژی هستیم، اینجا ی تغییر کوچیک در اطراف می تونه اون انرژی از دست رفته رو جبران کنه و در حقیقت جایگاه مارو تغییر بده . وقتی ما جایگاهمون تغییر می کنه مثل همون ظرف مایع ، می تونیم انرژی بگیریم و یا انرژی بدیم . 

قبلا گفتم که حس از جابجایی انرژی بوجود میاد . من وقتی ی تغییر کوچیک میدم ، چه درونی و چه بیرونی ، باعث میشه که انرژی پتانسیل درونم ذخیره بشه و دیگه توان تبادل انرژی رو بدست میارم و اینجاست که درون من حس بوجود میاد . این میتونه حس اعتماد بنفس باشه ، عزت نفس باشه ، میتونه لذت باشه یا می تونه قدرت باشه و یا حتی می تونه ترس و یا حسهای بد و منفی باشه .

چرا ترس و حسهای بد و منفی؟ چون بستگی داره من از چه راهی انرژی پتانسیل رو کسب کنم . من اگر درآمدم زیاد باشه و برم مثلا 1 میلیون پول سیستم صوتی ماشینمو بدم قطعا موجب لذت در درون من میشه و از کارم همیشه راضی هستم و این میشه کسب انرژی از راه درست . اما اگر برم با پول قرضی و یا چک دادن و نزول کردن سیستم صوتی ماشینمو عوض کنم درسته که باز هم انرژی پتانسیل کسب کردم و بهم لذت هم میده اما چون راه این کسب انرژی صحیح نبوده ، این لذت در من تبدیل به ترس و حال خرابی میشه .

پس ما می تونیم تغییر جایگاه بدیم و کسب انرژی پتانسیل کنیم اما اگر این تغییر جایگاه به سمت مثبت و انرژیهای خوب باشه باعث بوجود اومدن حسهای خوب میشه ولی اگر این تغییر جایگاه به سمت انرژیهای نامشروع باشه منشا حسهای بد در من میشه .

همه اینارو گفتم که به اینجا برسم ، عید نوروز و یا نو شدن سال یک منبع عظیم انرژی پتانسیل برای ماست . عید نوروز یک تغییر جایگاه بزرگ محسوب میشه و این باعث شکلگیری یک انرژی پتانسیل بزرگ درون ما میشه و باعث میشه حالمون تغییر کنه . این اتفاق تو زمستون و اول ژانویه برای ی عده انسان دیگه میوفته ، پس ربطی نداره که چون سال نو مصادف با اول بهاره حتما این تغییرات برای ماست و بقیه ازش محرومن .

اصلا فلسفه تشویق و یا مثلا جشن تولد هم همینه . شما وقتی جشن تولد میگیرید در حقیقت دارید انرژی پتانسیل ذخیره می کنید و تغییر جایگاه میدید ، یکسال بزرگتر و با تجربه تر میشید و این تغییر جایگاه و همینطور جشن تولد باعث میشه انرژی پتانسیل ذخیره شده بهتون کمک کنه تا بهتر و با قدرت بیشتر به زندگی ادامه بدید .

شما وقتی ی شاخه گل به همسرتون میدید ، لذتی که می بره بخاطر اون شاخه گل 5 هزارتومنی نیست ، چون اون روزی که گل گرفته با روز گذشته فرق کرده و در حقیقت تغییر جایگاه داده ، انرژی پتانسیل درونش ذخیره میشه . برای همینه که هر روز به همسر گل دادن اشتباهه ، اینکه هر روز به همسرتون بگید دوستت دارم اشتباه . چون شما وقتی هر روز به طرف میگید دوستت دارم ، در حقیقت این داستان براتون یک عادت میشه و هر روز مثل روز قبله و اینجوری انرژی بوجود نمیاد . درست مثل مثال دو تا ظرف آب ، شما وقتی هر روز میگید دوستت دارم انگار دو تا ظرف آب هم سطح هستن و آب از شلنگ منتقل نمیشه و اگر یک روز نگید این اختلاف ارتفاع برعکس میشه و طرف حالش خراب میشه ، فکر می کنه که اتفاقی افتاده که شما اون روز بهش نگفتید دوستت دارم، اما اگر مثلا هفته ای یکبار یا دو بار ابراز احساسات عاشقانه داشته باشید اون روز و اون لحظه برای طرف مقابل خیلی متفاوت میشه .

 لپ کلام اینه ، درسته که ما میگیم تغییر یک چیز درونیه و ما برای تغییر زندگی باید درون خودمونو عوض کنیم و یا دیدگاهمونو نسبت به زندگی عوض کنیم اما تغییر نیاز به انرژی داره . همونطور که ماشین نیاز به باطری داره برای استارت زدن . یعنی نمیشه گفت عوامل بیرونی هیچ تأثیری در تغییر کردن ما ندارن .

پ ن : این موضوع خیلی گستردس ، اما سعی کردم منظورو برسونم . بعضی مباحث توضیح دادنش بصورت نوشتاری و تو وبلاگ سخته ، باید 50 صفحه نوشت .

پ ن : آهنگ آشوبم از گروه چارتار رو حتما گوش کنید ، من که باهش خیلی حال می کنم .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.